کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همه جان و دلست دلبر من

    گر چه نگذاشت جان و دل بر من

    دل ز روزن چو گرد بیرون شد

    کو چو باد اندر آمد از در من

    مرغ شوقش مرا چو دانه بخورد

    باز مهرش همی کند پر من

    ز ابروی چون کمان خدنگ مژه

    راست چون کرد در برابر من

    علم صبر بر زمین انداخت

    دل که او بود قلب لشکر من

    ای غمت خاک کوی را هر شب

    آب داده ز دیده تر من

    خامی من نگر که در هوست

    دیگ سوداست کاسه سر من

    من خطیب ثنای حسن توام

    نه فلک پایهای منبر من

    همچو آتش هرآنچه دید بسوخت

    عود غم در دل چو مجمر من

    مصر جامع منم غمان ترا

    اشک و شعرست نیل و شکر من

    تا من از مجلس تو دور شدم

    پر شد از خون دیده ساغر من

    گوییا چون بریشم چنگست

    هر رگی بهر ناله در بر من

    گر کسی از تو حال من پرسد

    تو بگو ای بغمزه دلبر من

    بی نواییست بهر آوازی

    همچو پرده ملازم در من

    از همه خلق سیف فرغانیست

    بارادت غلام و چاکر من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha