کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بدیدم بر در یار ایستاده

    چو من بودند بسیار ایستاده

    بسوز سینه وآب دیده چون شمع

    بشب در خدمت یار ایستاده

    برآن نقطه که در مرکز نگنجد

    بسر مانند پرگار ایستاده

    بگرد دوست سربازان عاشق

    چوگرداگرد (گل) خار ایستاده

    زمین وار ار چه بنشینند از سیر

    نباشند آسمان وار ایستاده

    نشسته چنگ بر زانوی مطرب

    زبهر ناله اوتار ایستاده

    ازآن آرام جان یک درد دل را

    بجان چندین خریدار ایستاده

    محبت کار صعبست وجز ایشان

    ندیدم بهر این کار ایستاده

    بصحرای قیامت در توان دید

    همه مردم بیکبار ایستاده

    ایا درکوی تو چون من گدایی

    چو بلبل بهر گلزار ایستاده

    غم عشقت چنین ازپا درافگند

    مرا وچون تو غمخوار ایستاده

    مهاجر را خصم اندیشه نبود

    بیاری کردن انصار ایستاده

    سر گردون بزیر پای دارد

    خرم در تحت این بار ایستاده

    ورای سیف فرغانی گدایی

    برین در نیست دیار ایستاده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha