به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیف فرغانی

سیف فرغانیغزلیاتشمارهٔ ۴۷۷: ای بزیر زلف تو سایه نشین خورشید و ماه

1150عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای بزیر زلف تو سایه نشین خورشید و ماه

زلف و رویت در نقاب عنبرین خورشید و ماه

سایه زلف چو ابر از پیش رویت دور کن

تا ببیند آسمان اندر زمین خورشید و ماه

گر مه و خور بر نیاید پرده از رخ برفگن

آینه برگیر و اندر روی بین خورشید و ماه

روز و شب گو ماه و خور را بعد ازین جلوه مکن

کز مه و خور بی نیازم من بدین خورشید و ماه

گر همی خواهد امان این از زوال آن از خسوف

گو برو در سایه زلفش نشین خورشید و ماه

از کلهداران که دارد وز نکورویان کراست

در قبا سرو و صنوبر بر جبین خورشید و ماه

گفته بر قدت بسی مدح و ثنا شمشاد و سرو

گفته بر رویت هزاران آفرین خورشید و ماه

خود کجا دارد کمند عنبرین شمشاد و سرو

خود کجا دارد لبان شکرین خورشید و ماه

روی چون آتش نمودی تا چراغ خویشتن

می برافروزند از آن نور مبین خورشید و ماه

ذره اندر سایه تو همچو ماه و خور شود

ای ترا از چاکران کمترین خورشید و ماه

سیف فرغانی چنین سلطان عالم گیر را

آسمان انگشتری زیبد نگین خورشید و ماه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷۶: چه دلبری که رخ تست در گلستان ماه 2شمارهٔ ۴۷۷: ای بزیر زلف تو سایه نشین خورشید و ...3شمارهٔ ۴۷۸: ای لطف تو بسی مرا کار ساخته 4شمارهٔ ۴۷۹: ای زمعنی مر ترا صورت چو جان آراست ...5شمارهٔ ۴۸۰: ای زروی خوب تو پشت زمین آراسته 6شمارهٔ ۴۸۱: بگشادی رو که رنگی بستست بر رخ تو 7شمارهٔ ۴۸۲: ای پسته دهانت نرخ شکر شکسته 8شمارهٔ ۴۸۳: ای همچو من بسی را عشق تو زار کشته 9شمارهٔ ۴۸۴: زهی صیت حسن تو عالم گرفته 10شمارهٔ ۴۸۵: بدیدم بر در یار ایستاده 11شمارهٔ ۴۸۶: مرا زعشق تو باریست بر دل افتاده 12شمارهٔ ۴۸۷: ای در سخن دهانت تنگ شکر گشاده 13شمارهٔ ۴۸۸: ای در لب لعل تو شکر تعبیه کرده 14شمارهٔ ۴۸۹: ایا رخت زگریبان قمر برآورده 15شمارهٔ ۴۹۰: ای ازلب تو مجلس ما پر شکر شده 16شمارهٔ ۴۹۱: نبات خطت گرد لب رسته چیست 17شمارهٔ ۴۹۲: ای خرد با عشق تو تنگ آمده 18شمارهٔ ۴۹۳: تویی از اهل معنی بازمانده 19شمارهٔ ۴۹۴: شکر لبی که مرا جان دهد بهر خنده 20شمارهٔ ۴۹۵: خداوندا نگارم را بمن ده 21شمارهٔ ۴۹۶: تو می روی و مرا نقش تست در دیده 22شمارهٔ ۴۹۷: ای نکو رو مشو از اهل نظر پوشیده 23شمارهٔ ۴۹۸: ای چو جان صورت خود را ز نظر پوشید ...24شمارهٔ ۴۹۹: ای بنور رخ تو روی قمر پوشیده 25شمارهٔ ۵۰۰: ای پیش تو ماه آسمان خیره 26شمارهٔ ۵۰۱: ای دل تنگ مرا از غم تو جان تازه 27شمارهٔ ۵۰۲: تا نمودی روی و دیدم گرد چشمت آن م ...28شمارهٔ ۵۰۳: از پسته تنگ خود آن یار شکر بوسه 29شمارهٔ ۵۰۴: چو کرد زلف تو پیرامن قمر حلقه 30شمارهٔ ۵۰۵: چو نیست غیر تو کس آفتاب با سایه 31شمارهٔ ۵۰۶: ای عشق تو داده روح را می 32شمارهٔ ۵۰۷: بخود نظر کن اگر می خوهی که جان بی ...33شمارهٔ ۵۰۸: تا بعقل ورای خود در راه تو ننهیم ...34شمارهٔ ۵۰۹: ایا خلاصه خوبان کراست درهمه دنیی 35شمارهٔ ۵۱۰: ای توانگر در خود برمن مسکین بگشای 36شمارهٔ ۵۱۱: ای بکویت عاشقان رانور رویت رهنمای 37شمارهٔ ۵۱۲: دوست جز دل نمی پذیرد جای 38شمارهٔ ۵۱۳: ای سازگار با همه با من نساختی 39شمارهٔ ۵۱۴: ای درسر من از لب میگون تو مستی 40شمارهٔ ۵۱۵: ای همه هستی مبر در خود گمان نیستی 41شمارهٔ ۵۱۶: روز و شب از صحبت ما بر حذر بودی ا ...42شمارهٔ ۵۱۷: دلستانا از جهان رسم وفا برداشتی 43شمارهٔ ۵۱۸: ای رفته دور از برما چون نیامدی 44شمارهٔ ۵۱۹: بچشم مست خود آن را که کرده ای نظر ...45شمارهٔ ۵۲۰: ای رخ تو شاه ملک دلبری 46شمارهٔ ۵۲۱: عشق اسلامست و دیگر کافری 47شمارهٔ ۵۲۲: بکرشمه اگر از عاشق خود جان ببری 48شمارهٔ ۵۲۳: ای بلبل جانم (را) از روی تو گلزار ...49شمارهٔ ۵۲۴: ای زآفتاب رویت مه برده شرمساری 50شمارهٔ ۵۲۵: زبار عشق توام طالب سبکساری 51شمارهٔ ۵۲۶: تویی سلطان ملک حسن و چون من صد گد ...52شمارهٔ ۵۲۷: مرا گفت دل چون چنین یار داری 53شمارهٔ ۵۲۸: ای که از سیم خام تن داری 54شمارهٔ ۵۲۹: تویی که عارض رخسار دلستان داری 55شمارهٔ ۵۳۰: از آن شکر که تو در پسته دهان داری 56شمارهٔ ۵۳۱: روی پنهان کن که آرام دل ازمن می ب ...57شمارهٔ ۵۳۲: جانا بیک کرشمه دل و جان همی بری 58شمارهٔ ۵۳۳: دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری 59شمارهٔ ۵۳۴: دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری 60شمارهٔ ۵۳۵: ای جهان ازتو مزین چو بهشت از حوری 61شمارهٔ ۵۳۶: اگر چو خسرو و خاقان سزای تاج و سر ...62شمارهٔ ۵۳۷: بهار آمد و گویی که باد نوروزی 63شمارهٔ ۵۳۸: اگر فراق تو زین سان اثر کند روزی 64شمارهٔ ۵۳۹: هم دلبر من با من دلدار شود روزی 65شمارهٔ ۵۴۰: چو شود کز سر جرمم بکرم برخیزی 66شمارهٔ ۵۴۱: هرکس از عشق می زند نفسی 67شمارهٔ ۵۴۲: ای آنکه حسن صورت تو نیست در کسی 68شمارهٔ ۵۴۳: عاشقم زنده دلی را که تو جانش باشی 69شمارهٔ ۵۴۴: ای دوست بی تو ما را اندر جهان چه ...70شمارهٔ ۵۴۵: ای غم عشق تو برده ز دل ما تنگی 71شمارهٔ ۵۴۶: مباد دل ز هوای تو یک زمان خالی 72شمارهٔ ۵۴۷: ایا بدور تو از مثل تو جهان خالی 73شمارهٔ ۵۴۸: در حضرت تو کآنجاسلطان کند غلامی 74شمارهٔ ۵۴۹: ماه سعادتم را باشد شب تمامی 75شمارهٔ ۵۵۰: دی مرا گفت آن مه ختنی 76شمارهٔ ۵۵۱: ای (که) تو جان جهانی و جهان جانی 77شمارهٔ ۵۵۲: در تن زنده یکی مرده بود زندانی 78شمارهٔ ۵۵۳: کیست درین دور پیر اهل معانی 79شمارهٔ ۵۵۴: ای چون تو نبوده گل در هیچ گلستانی 80شمارهٔ ۵۵۵: ایا بحسن رخت را لوای سلطانی 81شمارهٔ ۵۵۶: تعالی الله چه رویست آن بنزهت چون ...82شمارهٔ ۵۵۷: درتو، زهی صورت تو گنج معانی،83شمارهٔ ۵۵۸: ایا بحسن رخت را لوای سلطانی 84شمارهٔ ۵۵۹: زمهر روی توای سرو ماه پیشانی 85شمارهٔ ۵۶۰: چنین که تو سمری ای پسر بشیرینی 86شمارهٔ ۵۶۱: ای لب لعل ترا بنده بجان شیرینی 87شمارهٔ ۵۶۲: ای گرفته زحدیث تو جهان شیرینی 88شمارهٔ ۵۶۳: بحال خود چو نظر کردم از تو می پرس ...89شمارهٔ ۵۶۴: دی بامداد آن صنم آفتاب روی 90شمارهٔ ۵۶۵: ای نو عروس حسن ترا آفتاب روی 91شمارهٔ ۵۶۶: زاندیشه تو که هست جان در وی 92شمارهٔ ۵۶۷: چو دست و روی بشویی ودر نماز شوی 93شمارهٔ ۵۶۸: نگاری کز رخ چون مه کند بر نیکوان ...94شمارهٔ ۵۶۹: مرا باز اتفاق افتاد عشق سرو بالای ...95شمارهٔ ۵۷۰: اگر خورشید و مه نبود برین گردون م ...96شمارهٔ ۵۷۱: زهی خورشید را داده رخ تو حسن و زی ...97شمارهٔ ۵۷۲: الا ای شمع دل را روشنایی 98شمارهٔ ۵۷۳: ای شده حسن ترا پیشه جهان آرایی 99شمارهٔ ۵۷۴: دل در غم چون تو بی وفایی 100شمارهٔ ۵۷۵: تو قبله دل وجانی چو روی بنمایی 101شمارهٔ ۵۷۶: در گلشن حسن چون تو کس نیست 102شمارهٔ ۵۷۷: ز دلبران همه شهر دل پذیر تویی 103شمارهٔ ۵۷۸: عشق تو دردست و درمانش تویی 104شمارهٔ ۵۷۹: آن روی نگر بدان نکویی 105شمارهٔ ۵۸۰: این اتفاق طرفه بین کندر فتد 106شمارهٔ ۵۸۱: گرخوش کند لب تو دهانم ببوسه یی 107شمارهٔ ۵۸۲: ای جان من ز جوهر عشقت خزینه یی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ