کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرد محنت نیستی با عشق دمسازی مکن

    چون نداری پای این ره رو بسربازی مکن

    همچو چنگت گر بود پا درکنار دلبران

    بالب نامحرمان چون نای دمسازی مکن

    تا بمانی زنده همچون آب پا برجا مباش

    تانگردی کشته چون آتش سرافرازی مکن

    ای خلاف عقل کرده هر نفس ازبهر نفس

    کافر اندر پهلوی تو حمله بر غازی مکن

    حال تو شیشه است وسنگست آرزوها بر رهت

    هان وهان تا شیشه بر سنگی نیندازی مکن

    گر همی خواهی که اندر ملک باشی دوستکام

    درولایت داشتن با دشمن انبازی مکن

    گر زمعنی عنبری باشد ترا درجیب حال

    خویشتن راهر نفس چون مشک غمازی مکن

    این بطرز شعر عطار آمد ای جان آنکه گفت

    «عشق تیغ تیز شد بااو بسر بازی مکن »

    اوچو بلبل تو چو زاغی سیف فرغانی برو

    شرم دار ای زاغ با بلبل هم آوازی مکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha