کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب نیست که خون نبارم ازچشم

    زآنگه که برفت یارم از چشم

    خونی که بخوردم ازغمش دی

    امروز چرا نبارم ازچشم

    از گریه برفت چشمم ازکار

    واز دست برفت کارم ازچشم

    گویی بمدد نیامد امسال

    اشکی که برفت پارم ازچشم

    ازوی چوکنار من تهی شد

    پرگشت زخون کنارم ازچشم

    من قصه خود بآب شنگرف

    برخاک همی نگارم ازچشم

    از انده دل بصورت اشک

    هردم جگری ببارم ازچشم

    غواص غمم بدل فروشد

    تا دانه در برآرم ازچشم

    زین میل و نظر شکایت و شکر

    دارم زدل و ندارم ازچشم

    زآن شب که ترا چو سیف دیدم

    شب نیست که خون نبارم ازچشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha