کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز بر لوح ضمیر از وصف روی دلبرم

    نقش معنی می نگارد خاطر صورت گرم

    ای بگرد کوی تو جان همچو حاجی در طواف

    در پناه عشق تو دل همچو کعبه در حرم

    گر ببالای تو ای عالی بتورایات حسن

    یک علم باشد مرا عالم بگیرد لشکرم

    ور چو عشاق تو کندر ره ز سر سازند پای

    یک قدم باشد مرا از هر دو عالم بگذرم

    عشق را می نوشم و غم می خورم، پاینده باد

    بر من این نعمت که هم می نوشم و هم می خورم

    زآب چشمم می بروید تخم انده در دلم

    زآتش دل می بجوشد دیگ سودا در سرم

    گر توانگر نیستم در ملک تو در کوی تو

    از گدایی آنچنان شادم که درویش از درم

    خاک کویت گشتم ار آبیم باشد بر درت

    پادشاهان چون گدایان نان بخواهند از درم

    هرچه هستم از همه عالم مرا نسبت بتست

    گر بخواری همچو خاکم ور بعزت چون زرم

    روی خوب تو که تابانست از وی نور حسن

    داد پیغام و مرا ارشاد فرمود از کرم

    سیف فرغانی اگر دیدار خواهی برگشا

    چشم معنی تا ببینی صورت جان پرورم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha