کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی که همچو تو ازلب شکر فروش بود

    اگر بیاد لبش می خورند نوش بود

    کسی که عشق تو بروی گذر کند چون برق

    چو ابر گرید و چون رعد در خروش بود

    زعشق همچو تویی اضطراب من چه عجب

    که آب بر سر آتش نهند جوش بود

    چو دل ربودی ازابرام من ملول مشو

    که درمعامله درویش سخت کوش بود

    ترا بنقد روان سخن خریدارم

    ازآنکه شاعر مفلس سخن فروش بود

    بدور حسن تو گویم سخن چو قاعده نیست

    که عندلیب بایام گل خموش بود

    بنزد تو سخن آورد سیف فرغانی

    وگرنه لایق این در کدام گوش بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha