به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای غم عشق تو چون می طرب افزای دگر
همچو من مانده در عشق تو شیدای دگر
پیش ازین انده بیهوده همی خورد دلم
بازم استد غم عشق تو زغمهای دگر
چون برون می نرود از دل من دانستم
که غم عشق ترا نیست جزین جای دگر
بجز از دیدن تو از تو چه خواهم چو مرا
زین هوس می نرسد دل بتمنای دگر
عالمی شیفته چشم وخط و خال تواند
هر کسی از تو درافتاده بسودای دگر
تو پس پرده و خلقی بتصور دارند
هر یکی با رخ خوب تو تماشای دگر
تا بود خسرو خوبان چو تو شیرین صنمی
مگس ما نکند میل بحلوای دگر
بفلک رشوه دهم بوک درآرم باری
پاره یی در شب وصل تو زشبهای دگر
سیف فرغانی در کار غمت با دل خویش
(هر شب اندیشه دیگر کند ورای دگر)
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.