به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خورشید منی بروی پرنور
من از تو چو سایه مانده ام دور
خوبان همه صورت و تویی جان
عالم همه ظلمت و تویی نور
از روی تو نور می درافتد
در کوی تو همچو آتش از طور
بیمار غم تو همچو عیسی
کرده بنفس علاج رنجور
در حشر که باشد آدمی را
دیوان عمل کتاب منشور
عاشق بتو زنده گردد ای دوست
نی چون دگران بنفخه صور
عاشق نرمد بجور از تو
هرگز نرمد بهشتی از حور
بی غره طلعت چو ماهت
هر روز مرا شبی است دیجور
من مست ز خاک کوی عشقم
چون شارب خمر از آب انگور
سیف از تو بجان عوض نخواهد
یکسان نبود محب و مزدور
نزدیکش کن بخود کزین بیش
پروانه نمی شکیبد از دور
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.