کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو شدبخنده شکر بار پسته دهنش

    شد آب لطف روان از لب چه ذقنش

    ازآنش آب دهن چون جلاب شیرینست

    که هست همچو شکر مغز پسته دهنش

    گشاده شست جفا ابروی کمان شکلش

    کشیده تیر مژه نرگس سپه شکنش

    کمان ابروی او تیر غمزه یی نزند

    که دل نگیرد همچون هدف بخویشتنش

    برآفتاب کجا سایه افگند هرگز

    مهی که مطلع حسنست جیب پیرهنش

    برهنه گر شود آب روان جان بینی

    چو در پیاله شراب از قرابه بدنش

    چو زیر برگ بنفشه گل سپید بود

    بزیر موی چو شعر سیه حریر تنش

    بزیر هر شکنش عنبرست خرواری

    که باربند عبیرست زلف چون رسنش

    میان آتش شوقند و آب دیده هنوز

    بزیر خاک شهیدان سوخته کفنش

    مرا که در طلبش خضروار می گشتم

    چوآب حیوان ناگاه بود یافتنش

    کجا رسم زلب او ببوسه یی چو دمی

    (رها نمی کند ایام درکنار منش)

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha