کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی تو دانی حالم ای جان چون بود

    دل خراب و دیده گریان چون بود

    باچنین صبر و تحمل حال من

    کز تو دور افتادم ای جان چون بود

    تن چو ازجان بازماند مرده ییست

    جان که دورافتد زجانان چون بود

    آنکه سر بر زانوی وصل تو داشت

    زیر دست وپای هجران چون بود

    تو(چو)خورشیدی و من چون ذره یی

    ذره بی خورشید تابان چون بود

    تو گلستانی و من چون بلبلم

    حال بلبل بی گلستان چون بود

    هجر و وصل تست چون موت و حیات

    این یکی دیدیم تا آن چون بود

    درد هجرت راست درمان از وصال

    آزمودم درد و درمان چون بود

    در درون سیف فرغانی غمت

    آتش اندر نی همی دان چون بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha