کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرکه در عشق نمیرد ببقایی نرسد

    مرد باقی نشود تا بفنایی نرسد

    تو بخود رفتی از آن کار بجایی نرسید

    هرکه از خود نرود هیچ بجایی نرسد

    در ره او نبود سنگ و اگر باشد نیز

    جز گهر از سر هر سنگ بپایی نرسد

    عاشق از دلبر بی لطف نیابد کامی

    بلبل از گلشن بی گل بنوایی نرسد

    سعی کردی و جزا جستی و گفتی هرگز

    بی عمل مرد بمزدی و جزایی نرسد

    سعی بی عشق ترا فایده ندهد که کسی

    بمقامات عنایت بغنایی نرسد

    هرکرا هست مقام از حرم عشق برون

    گرچه در کعبه نشیند بصفایی نرسد

    تندرستی که ندانست نجات اندر عشق

    اینت بیمار که هرگز بشفایی نرسد

    دلبرا چند خوهم دولت وصلت بدعا

    خود مرا دست طلب جز بدعایی نرسد

    خوان نهادست و گشاده در و بی خون جگر

    لقمه یی از تو توانگر بگدایی نرسد

    ابر بارنده و تشنه نشود زو سیراب

    شاه بخشنده و مسکین بعطایی نرسد

    سیف فرغانی دردی ز تو دارد در دل

    می پسندی که بمیرد بدوایی نرسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha