کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل تندرست گشت چو بیمار عشق شد

    وز خود برست هر که گرفتار عشق شد

    خسته دلان غم زپی دردهای خویش

    درمان ازو خوهند که بیمار عشق شد

    درخواب غفلتند همه خلق وآن فقیر

    در گور هم نخفت که بیدار عشق شد

    با قیمتی که انسان دارد بنیم جو

    خود را فروخت هرکه خریدار عشق شد

    چون شوق دوست سلسله در گردنش فگند

    حلاج گفت اناالحق و بر دار عشق شد

    سرمایه یی که مردم ازآن زر کنند سود

    درپا فگن که دست تو بی کار عشق شد

    چیزی که بوی دوست ندارد اگر گلست

    خارست نزد آنکه بگلزار عشق شد

    شاهان ملک را بغلامی همی خرد

    آزاده یی که بنده احرار عشق شد

    هر روز روی دوست ببیند چو آفتاب

    چشم دلی که روشن از انوار عشق شد

    از عشق نام لیلی و مجنون بماند سیف

    خرم دلی که مخزن اسرار عشق شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha