کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق تو مرا ز من برآورد

    بردم ز خود و ز تن درآورد

    حسنت بکرشمهای شیرین

    صد شور ز جان من برآورد

    عشق آمده بود بر در دل

    عقل از پی دفع لشکر آورد

    حسن تو رسید با صد اعزاز

    دستش بگرفت و اندر آورد

    عشقت که بپای خویش ما را

    غوغای غم تو بر سر آورد

    کس را ز پدر نماند میراث

    این واقعه ییست مادر آورد

    در بحر تو غم غرقه گشتم

    بنگر صدفم چه گوهر آورد

    سودای تو شاعریم آموخت

    تخمی که تو کشتی این برآورد

    آن کو درمی ندارد از سیم

    با سکه تو چنین زر آورد

    وز طبع چو شاخ بی ثمر سیف

    از بهر تو میوه تر آورد

    بیهوش شدم چو از در تو

    «باد آمد و بوی عنبر آورد»

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha