کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو پرده از رخ چون آفتاب برداری

    زشرم روی تو نور از قمر فرو ریزد

    زشرم چهره معنی نمای تو بیم است

    که رنگ حسن زروی صور فرو ریزد

    چو شعر بنده بخوانی ودر حدیث آیی

    شکر چو آب از آن لعل تر فرو ریزد

    زکان لطف تو اندر بهای خاک درت

    گهر برد بعوض هرکه زر فرو ریزد

    تویی چو میوه درین باغ ونیکوان زهرند

    چو شاخ میوه برآرد زهر فرو ریزد

    در این هوا که مرا مرغ دل بپروازست

    چه جای زاغ که سیمرغ پر فرو ریزد

    زدیده بر سر کوی تو سیف فرغانی

    چه جای اشک که خون جگر فرو ریزد

    زپسته چون تو بخندی شکر فرو ریزد

    سخن بگو که زلعلت گهر فرو ریزد

    زلطف لفظ (تو)آبست و لعل تو شکر

    شکر زپسته وآب از شکر فرو ریزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha