کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرکه یک بار در آن طلعت میمون نگرد

    گر نظر باشدش اندر دگری چون نگرد

    هرکه را یار شود او چو اسد را خورشید

    کم ز گاوست اگر در مه گردون نگرد

    با چنین ملک سگ کوی گدای اورا

    عار باشد که سوی نعمت قارون نگرد

    نیست شایسته که در یوزه کند بر دراو

    آن گدا طبع که در ملک فریدون نگرد

    در کم خویش میفزای که آن از همه بیش

    در فزونی کم و اندر کمی افزون نگرد

    من چو مجنون سوی لیلی بنیازش نگرم

    او بصد ناز چو لیلی سوی مجنون نگرد

    خلق در وی نگرانند که چونست ولیک

    بنده در آینه قدرت بیچون نگرد

    تا تو ظاهر نشدی از در باطن ذل را

    عشق دستور نمی داد که بیرون نگرد

    سیف فرغانی چون در ره عشق از دل پاک

    ترک جان کردی جانان بتو اکنون نگرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha