کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم بسلسله زلف یار در بندست

    اگر قبول کنی حال من ترا پندست

    زبند مهرش چون پای دل شود آزاد

    مرا که باسر زلفش هزار پیوندست

    بسان لیلی بگشایی وببندی زلف

    ترا خبر نه (که) مجنونی اندرین بندست

    برآوری زمن تلخ کام هر دم شور

    ازآنکه پسته شیرین تو شکر خندست

    ازآرزوی رخ تو اگر بباغ روم

    کدام لاله برخساره تو مانندست

    زکات خوبی خود را دمی بباغ خرام

    که گل بدیدن روی تو آرزومندست

    زعاشقان تو امروزدر زمانه منم

    کسی که او بسلامی زدوست خرسندست

    کسی که او اثر صبح روز وصل ندید

    شب فراق چه داند که تا سحر چندست

    جواب سعدی گفتم بالتماس کسی

    که او هزار چو من بنده را خداوندست

    دل مرا که شد ازدست درهمه حالی

    بخاک پای و سر کوی دوست سوگندست

    چو عندلیب همی نال سیف فرغانی

    ازآنکه گل را ایام حسن یکچندست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha