کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای چو انجم جیش حسنت بی عدد

    ماه از روی تو می خواهد مدد

    محرم قرب ترا میقات وصل

    مجرم بعد ترا شمشیر حد

    وی الف قدی که بی وصل توم

    حرف با تشدید هجران یافت مد

    در حساب حسن تو بی کار شد

    راست چون دست اشل انگشت عد

    رفتی و اندوه تو در دل بماند

    همچونم در خاک و گرد اندر نمد

    صبر در دل زآتش هجران تو

    جا نمی گیرد چو آب اندر سبد

    منکر هجرت عذابی می کند

    مرده دل را که هست از تن لحد

    سنگ دل از گازر اندوه تو

    می خورد چون جامه چرکین لگد

    آفتابا در فراقت هر نفس

    صبح شوق از شرق جانم می دمد

    بی مه رویت که شب روزست ازو

    آفتاب از سایه ما می رمد

    سیف فرغانی بعشقت نادرست

    زین دل خود رای و عقل بی خرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha