کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست

    وآن کو نه مدحت تو کند در ضلالتست

    قومی بکار دنیی وقومی بآخرت

    مشغولیی که با تو نباشد بطالتست

    نظمی که می کنیم وبآخر نمی رسد

    از داستان عشق تو اول مقالتست

    از حال ما خبر ز مجانین عشق پرس

    هشیار را خبر نبود کین چه حالتست

    گفتم بدل که تحفه جانان مکن زجان

    گو را بکار ناید ومارا خجالتست

    ابرام نامه گرچه ازآن در بریده ام

    آهم رسول صادق وشعرم رسالتست

    ای عالم ار تو وعده بجنت کنی خطاست

    مشتاق دوست را که ز حورش ملالتست

    آنکو بعلم وعقل خود از دوست باز ماند

    عقلش جنون شناس که علمش جهالتست

    وقتست سیف را که نگوید دگر سخن

    ذکرت بدل کند که زبان را کلالتست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha