به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
یک جام ز صد هزار جان به
برخیز و قماش ما گرو نه
ما از خود خویش توبه کردیم
ما هیچ نمیرویم از این ده
یک رنگ کند شراب ما را
تا هر دو یکی شود که و مه
درویش ز خویشتن تهی شد
پر ده تو شراب فقر پر ده
برخیز و به زه کن آن کمان را
ماییم کمان و باده چون زه
برجای بماند عقل پرفعل
این است سزای پیر فربه
ما غم نخوریم خود کی دیدهست
تو بار کشی و او کند عه
بگریز ز غم به سوی شه رو
وز خانه عاریت برون جه
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.