کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هیچ خمری بی‌خماری دیده‌ای

    هیچ گل بی‌زخم خاری دیده‌ای

    در گلستان جهان آب و گل

    بی خزانی نوبهاری دیده‌ای

    چونک غم پیش آیدت در حق گریز

    هیچ چون حق غمگساری دیده‌ای

    کار حق کن بار حق کش جز ز حق

    هیچ کس را کار و باری دیده‌ای

    هیچ دل را بی‌صقال لطف او

    در تجلی بی‌غباری دیده‌ای

    بی جمال خوب دلدار قدیم

    جز خیالی دل فشاری دیده‌ای

    از نشاط صرف ناآمیخته

    شرح ده ای دل تو باری دیده‌ای

    در جهان صاف بی‌درد و دغل

    بی خطر ایمن مطاری دیده‌ای

    چون سگ کهف آی در غار وفا

    ای شکاری چون شکاری دیده‌ای

    لب ببند و چشم عبرت برگشا

    چونک دیده اعتباری دیده‌ای

    شمس تبریزی بگیرد دست تو

    گر ز چشم بد عثاری دیده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha