کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آوخ آوخ چو من وفاداری

    در تمنای چون تو خون خواری

    آوخ آوخ طبیب خون ریزی

    بر سر زار زار بیماری

    آن جفاها که کرده‌ای با من

    نکند هیچ یار با یاری

    گفتمش قصد خون من داری

    بی خطا و گناه گفت آری

    عشق جز بی‌گناه می‌نکشد

    نکشد عشق او گنه کاری

    هر زمان گلشنی همی‌سوزم

    تو چه باشی به پیش من خاری

    بشکستم هزار چنگ طرب

    تو چه باشی به چنگ من تاری

    شهرها از سپاه من ویران

    تو چه باشی شکسته دیواری

    گفتمش از کمینه بازی تو

    جان نبرده‌ست هیچ عیاری

    ای ز هر تار موی طره تو

    سرنگون سار بسته طراری

    گر ببازم وگر نه زین شه رخ

    ماتم و مات مات من باری

    آن که نخرید و آن که او بخرید

    شد پشیمان غریب بازاری

    و آن که بخرید گوید آن همه را

    کاش من بودمی خریداری

    و آن که نخرید دست می‌خاید

    ناامید و فتاده و خواری

    فرع بگرفته اصل افکنده

    جان بداده گرفته مرداری

    پا بریده به عشق نعلینی

    سر بداده به عشق دستاری

    با چنین مشتری کند صرفه

    از چنین باده مانده هشیاری

    خر علف زار تن گزید و بماند

    خر مردار در علف زاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha