کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در غم یار، یار بایستی

    یا غمم را کنار بایستی

    زانچ کردم کنون پشیمانم

    دل امسال پار بایستی

    دل من شیر بیشه را ماند

    شیر در مرغزار بایستی

    تا بدانستیی ز دشمن و دوست

    زندگانی دو بار بایستی

    دشمن عیب‌جوی بسیارست

    دوستی غمگسار بایستی

    ماهی جان ما که پیچانست

    بر لب جویبار بایستی

    چون رضای دل تو در غم ماست

    یک چه باشد؟ هزار بایستی

    یار لاحول گوی را چه کنم

    یار شیرین عذار بایستی

    خوک دنیاست صید این خامان

    آهوی جان شکار بایستی

    همره بی‌وفا همی‌لنگد

    همره راهوار بایستی

    صد هزاران سخن نهان دارم

    گوش را گوشوار بایستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha