مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۵۶: در غم یار، یار بایستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در غم یار، یار بایستی یا غمم را کنار بایستی زانچ کردم کنون پشیمانم دل امسال پار بایستی دل من شیر بیشه را ماند شیر در مرغزار بایستی تا بدانستیی ز دشمن و دوست زندگانی دو بار بایستی دشمن عیب جوی بسیارست دوستی غمگسار بایستی ماهی جان ما که پیچانست بر لب جویبار بایستی چون رضای دل تو در غم ماست یک چه باشد؟ هزار بایستی یار لاحول گوی را چه کنم یار شیرین عذار بایستی خوک دنیاست صید این خامان آهوی جان شکار بایستی همره بی وفا همی لنگد همره راهوار بایستی صد هزاران سخن نهان دارم گوش را گوشوار بایستی مولانا بلخی