کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از مه من مست دو صد مشتری

    غمزه او سحر دو صد سامری

    هر نفسی شعله زند دین از او

    سوز نهد در جگر کافری

    آتش دل بر شده تا آسمان

    وز تف او گشته افق احمری

    دوش جمال تو همی‌شد شتاب

    در کف او مشعله آذری

    گفتم هین قصد کی داری بگو

    شیر خدا حمله کجا می‌بری

    ای تو سلیمان به سپاه و لوا

    خاتم تو افسر دیو و پری

    جان و روان سخت روان می‌روی

    سوی من کشته دمی ننگری

    نعره مستان میت نشنوی

    هیچ کسی را به کسی نشمری

    تیز همی‌کرد خیالش نظر

    محو شدم در تف آن ناظری

    نیست شدم نیست از آن شور نیست

    رفت ز من مهتری و کهتری

    مفخر تبریز شهم شمس دین

    شرح دهد حال من ار منکری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha