کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رقصان شو ای قراضه کز اصل اصل کانی

    جویای هر چه هستی می‌دانک عین آنی

    خورشید رو نماید وز ذره رقص خواهد

    آن به که رقص آری دامن همی‌کشانی

    روزی کنار گیری ای ذره آفتابی

    سر بر برش نهاده این نکته را بدانی

    پیش آردت شرابی کای ذره درکش این را

    خوردی و محو گشتی در آفتاب جانی

    شد ذره آفتابی از خوردن شرابی

    در دولت تجلی از طعن لن ترانی

    ما میوه‌های خامیم در تاب آفتابت

    رقصی کنیم رقصی زیرا تو می‌پزانی

    احسنت ای پزیدن شاباش ای مزیدن

    از آفتاب جانی کو را نبود ثانی

    مخدوم شمس دینم شاهنشهی ز تبریز

    تسلیم توست جان‌ها ای جان و دل تو دانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha