کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آه که چه شیرین بتیست در تتق زرکشی

    اه که چه می‌زیبدش بدخوی و سرکشی

    گاه چو مه می‌رود قاعده شب روی

    می‌کند از اختران شیوه لشکرکشی

    گاه ز غیرت رود از همه چشمی نهان

    تا دل خود را ز هجر تو سوی آذر کشی

    ای خنک آن دم که تو خسرو و خورشید را

    سخت بگیری کمر خانه خود درکشی

    از طرب آن زمان جامه جان برکنی

    وز سر این بیخودی گوش فلک برکشی

    هر شکری زین هوس عود کند خویش را

    تا که بسوزد بر او چونک به مجمر کشی

    آن نفس از ساقیان سستی و تقصیر نیست

    نیست گنه باده را چونک تو کمتر کشی

    بخت عظیمست آنک نقل ز جنت بری

    خیر کثیرست آنک باده ز کوثر کشی

    مست برآیی ز خود دست بخایی ز خود

    قاصد خون ریز خود نیزه و خنجر کشی

    گوید کز نور من ظلمت و کافر کجاست

    تا که به شمشیر دین بر سر کافر کشی

    وقت شد ای شمس دین مفخر تبریزیان

    تا تو مرا چون قدح در می احمر کشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha