کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو جان مایی، ماه سمایی

    فارغ ز جمله اندیشهایی

    جویی ز فکرت، داروی علت

    فکرست اصل علت فزایی

    فکرت برون کن، حیرت فزون کن

    نی مرد فکری مرد صفایی

    فکرت درین ره شد ژاژ خایی

    مجنون شو ای جان، عاقل چرایی؟!

    بد نام مجنون رست از کشاکش

    باهوش کرمی، مست اژدهایی

    کرم بریشم، اندیشه دارد

    زیرا که جوید صنعت نمایی

    صنعت نماید، چیزی بزاید

    از خود برآید زان خیره‌رایی

    صنعت رها کن، صانع بست استت

    شاهد همو بس، کم ده گوایی

    او نیستها را دادست هستی

    او قلبها را بخشد روایی

    داد او فلک را دوران دایم

    نامد زیانش بی‌دست و پایی

    خامش! برآن باش که پر نگویی

    هرچند با خود بر می‌نیایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha