کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری

    قمرا می‌رسد تو را که به خورشید بنگری

    همه عالم چو جان شود همگی گلستان شود

    شکم خاک کان شود چو تو بر خاک بگذری

    تن من همچو رشته شد به دلم مهر کشته شد

    چو به سر این نوشته شد نبود کار سرسری

    چو سحر پرده می‌درد تو پس پرده می‌روی

    چو به شب پرده می‌کشد تو به شب پرده می‌دری

    صنما خاک پای خود تو مرا سرمه وام ده

    که نظر در تو خیره شد که تو خورشیدمنظری

    رخ خوبان این جهان همه ابرست و تو مهی

    سر شاهان این جهان همه پایست و تو سری

    چو درآمد خیال تو مه نو تیره شد بگفت

    چه عجب گر تو روشنی که از او آب می‌خوری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha