کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلا همای وصالی بپر چرا نپری

    تو را کسی نشناسد نه آدمی نه پری

    تو دلبری نه دلی لیک به هر حیله و مکر

    به شکل دل شده‌ای تا هزار دل ببری

    دمی به خاک درآمیزی از وفا و دمی

    ز عرش و فرش و حدود دو کون برگذری

    روان چرات نیابد چو پر و بال ویی

    نظر چرات نبیند چو مایه نظری

    چه زهره دارد توبه که با تو توبه کند

    خبر کی باشد تا با تو ماندش خبری

    چه باشد آن مس مسکین چو کیمیا آید

    که او فنا نشود از مسی به وصف زری

    کیست دانه مسکین چو نوبهار آید

    که دانگیش نگردد فنا پی شجری

    کیست هیزم مسکین که چون فتد در نار

    بدل نگردد هیزم به شعله شرری

    ستاره‌هاست همه عقل‌ها و دانش‌ها

    تو آفتاب جهانی که پرده شان بدری

    جهان چو برف و یخی آمد و تو فصل تموز

    اثر نماند از او چون تو شاه بر اثری

    کیم بگو من مسکین که با تو من مانم

    فنا شوم من و صد من چو سوی من نگری

    کمال وصف خداوند شمس تبریزی

    گذشته‌ست ز اوهام جبری و قدری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha