کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا بیا که تو از نادرات ایامی

    برادری پدری مادری دلارامی

    به نام خوب تو مرده ز گور برخیزد

    گزاف نیست برادر چنین نکونامی

    تو فضل و رحمت حقی که هر که در تو گریخت

    قبول می کنیش با کژی و با خامی

    همی‌زیم به ستیزه و این هم از گولیست

    که تا مرا نکشی ای هوس نیارامی

    به هیچ نقش نگنجی ولیک تقدیرا

    اگر به نقش درآیی عجب گل اندامی

    گهی فراق نمایی و چاره آموزی

    گهی رسول فرستی و جان پیغامی

    درون روزن دل چون فتاد شعله شمع

    بداند این دل شب رو که بر سر بامی

    مرادم آنک شود سایه و آفتاب یکی

    که تا ز عشق نمایم تمام خوش کامی

    محال جوی و محالم بدین گناه مرا

    قبول می‌نکند هیچ عالم و عامی

    تو هم محال ننوشی و معتقد نشوی

    برو برو که مرید عقول و احلامی

    اگر ز خسرو جان‌ها حلاوتی یابی

    محال هر دو جهان را چو من درآشامی

    ور از طبیب طبیبان گوارشی یابی

    مکاشفی تو بخوان خدا نه اوهامی

    برآ ز مشرق تبریز شمس دین بخرام

    که بر ممالک هر دو جهان چو بهرامی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha