کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فرست بادهٔ جان را به رسم دلداری

    بدان نشان که مرا بی‌نشان همی‌داری

    بدان نشان که به هر شب چو ماه می‌تابی

    ز ابر دل قطرات حیات می‌باری

    چه قطره‌هاست که از حرف عشق می‌بارد

    ز گل گلی بفزاید ز خار هم خاری

    میان خار و گل این سینه‌ها چو بلبل مست

    ضمیر عشق دل اندر سحر به سحر آری

    هزار ناله کنم لیک بیخود از می عشق

    چو چنگ بی‌خبرم از نوا و از زاری

    از آن دمی که صراحی عشق تو دیدم

    تهی و پر شده‌ام دم به دم قدح واری

    میان جمع مرا چون قدح چه گردانی

    چو شمع را تو در این جمع در نمی‌آری

    مرا بپرس که این شمع کیست شمس الدین

    که خاک تبریز از وی بیافت بیداری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha