به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
یار در آخرزمان کرد طرب سازیی
باطن او جد جد ظاهر او بازیی
جمله عشاق را یار بدین علم کشت
تا نکند هان و هان جهل تو طنازیی
در حرکت باش ازانک آب روان نفسرد
کز حرکت یافت عشق سر سراندازیی
جنبش جان کی کند صورت گرمابه‌ای
صف شکنی کی کند اسب گدا غازیی
طبل غزا کوفتند این دم پیدا شود
جنبش پالانیی از فرس تازیی
می‌زن و می‌خور چو شیر تا به شهادت رسی
تا بزنی گردن کافر ابخازیی
بازی شیران مصاف بازی روبه گریز
روبه با شیر حق کی کند انبازیی
گرم روان از کجا تیره دلان از کجا
مروزیی اوفتاد در ره با رازیی
عشق عجب غازییست زنده شود زو شهید
سر بنه ای جان پاک پیش چنین غازیی
چرخ تن دل سیاه پر شود از نور ماه
گر بکند قلب تو قالب پردازیی
مطرب و سرنا و دف باده برآورده کف
هر نفسی زان لطف آرد غمازیی
ای خنک آن جان پاک کز سر میدان خاک
گیرد زین قلبگاه قالب پردازیی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.