کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بامداد دلم می‌پرد به سودایی

    چو وام دار مرا می‌کند تقاضایی

    عجب به خواب چه دیده‌ست دوش این دل من

    که هست در سرم امروز شور و صفرایی

    ولی دلم چه کند چون موکلان قضا

    همی‌رسند پیاپی به دل ز بالایی

    پرست خانه دل از موکل عجمی

    که نیست یک سر سوزن بهانه را جایی

    بهانه نیست وگر هست کو زبان و دلی

    گریز نیست وگر هست کو مرا پایی

    جهان که آمد و ما همچو سیل از سر کوه

    روان و رقص کنانیم تا به دریایی

    اگر چه سیل بنالد ز راه ناهموار

    قدم قدم بودش در سفر تماشایی

    چگونه زار ننالم من از کسی که گرفت

    به هر دو دست و دهان او مرا چو سرنایی

    هوس نشسته که فردا چنین کنیم و چنان

    خبر ندارد کو را نماند فردایی

    غلام عشقم کو نقد وقت می‌جوید

    نه وعده دارد و نه نسیه‌ای و نی رایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha