کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اندر قمارخانه چون آمدی به بازی

    کارت شود حقیقت هر چند تو مجازی

    با جمله سازواری ای جان به نیک خویی

    این جا که اصل کار است جانا چرا نسازی

    گویی که من شب و روز مرد نمازکارم

    چون نیست ای برادر گفتار تو نمازی

    با ناکسان تو صحبت زنهار تا نداری

    شو همنشین شاهان گر مرد سرفرازی

    آخر چرا تو خود را کردی چو پای تابه

    چون بر لباس آدم تو بهترین طرازی

    بر خر چرا نشینی ای همنشین شاهان

    چون هست در رکابت چندین هزار تازی

    شیشه دلی که داری بربا ز سنگ جانان

    باری به بزم شاه آ بنگر تو دلنوازی

    در جانت دردمد شه از شادیی که جانت

    هم وارهد ز مطرب وز پرده حجازی

    سرمست و پای کوبان با جمع ماه رویان

    در نور روی آن شه شاهانه می‌گرازی

    شاهت همی‌نوازد کای پیشوای خاصان

    پیوسته پیش ما باش چون تو امین رازی

    گاه از جمال پستی گاه از شراب مستی

    گه با قدم قرینی گه با کرشم و نازی

    مقصود شمس دین است هم صدر و هم خداوند

    وصلم به خدمت او است چون مرغزی و رازی

    هر کس که در دل او باشد هوای تبریز

    گردد اگر چه هندو است او گلرخ طرازی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha