کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای کاشکی تو خویش زمانی بدانیی

    وز روی خوب خویشت بودی نشانیی

    در آب و گل تو همچو ستوران نخفتیی

    خود را به عیش خانه خوبان کشانیی

    بر گرد خویش گشتی کاظهار خود کنی

    پنهان بماند زیر تو گنج نهانیی

    از روح بی‌خبر بدیی گر تو جسمیی

    در جان قرار داشتیی گر تو جانیی

    با نیک و بد بساختیی همچو دیگران

    با این و آنیی تو اگر این و آنیی

    یک ذوق بودیی تو اگر یک اباییی

    یک نوع جوشییی چو یکی قازغانیی

    زین جوش در دوار اگر صاف گشتیی

    چون صاف گشتگان تو بر این آسمانیی

    گویی به هر خیال که جان و جهان من

    گر گم شدی خیال تو جان و جهانیی

    بس کن که بند عقل شدست این زبان تو

    ور نی چو عقل کلی جمله زبانیی

    بس کن که دانش‌ست که محجوب دانشست

    دانستیی که شاهی کی ترجمانیی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha