کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن دل که گم شده‌ست هم از جان خویش جوی

    آرام جان خویش ز جانان خویش جوی

    اندر شکر نیابی ذوق نبات غیب

    آن ذوق را هم از لب و دندان خویش جوی

    دو چشم را تو ناظر هر بی‌نظر مکن

    در ناظری گریز و ازو آن خویش جوی

    نقلست از رسول که مردم معادنند

    پس نقد خویش را برو از کان خویش جوی

    از تخت تن برون رو و بر تخت جان نشین

    از آسمان گذر کن و کیوان خویش جوی

    برقی که بر دلت زد و دل بی‌قرار شد

    آن برق را در اشک چو باران خویش جوی

    انبان بوهریره وجود توست و بس

    هر چه مراد توست در انبان خویش جوی

    ای بی‌نشان محض نشان از کی جویمت

    هم تو بجو مرا و به احسان خویش جوی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha