کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاها بکش قطار که شهوار می‌کشی

    دامان ما گرفته به گلزار می‌کشی

    قطار اشتران همه مستند و کف زنان

    بویی ببرده‌اند که قطار می‌کشی

    هر اشتری میانه زنجیر می‌گزد

    چون شهد و چون شکر که سوی یار می‌کشی

    آن چشم‌های مست به چشمت که ساقی است

    گویند خوش بکش که به دیدار می‌کشی

    ما کشت تو بدیم درودی به داس عشق

    کردی ز که جدا و به انبار می‌کشی

    سکسک بدیم و توسن و در راه صدق لنگ

    رهوار از آن شدیم که رهوار می‌کشی

    هر چند سال‌ها ز چمن گل بچیده‌ایم

    ناگه ز چشم بد به ره خار می‌کشی

    ما کی غلط کنیم به هر سو کشی بکش

    هر سو کشی به عشرت بسیار می‌کشی

    شاهان کشند بنده بد را به انتقام

    تو جانب کرامت و ایثار می‌کشی

    زین لطف مجرمان را گستاخ کرده‌ای

    دزدان دار را خوش و بی‌دار می‌کشی

    هر تخمه و ملول همی‌گویدم خموش

    تو کرده‌ای ستیزه به گفتار می‌کشی

    سختی کشان ز گردش این چرخ در غم اند

    بر رغم جمله چرخه دوار می‌کشی

    ای شاه شمس مفخر تبریز نور حق

    تو نور نور ندره به اقطار می‌کشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha