مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۹۶۰: رقصان شو ای قراضه کز اصل اصل کانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رقصان شو ای قراضه کز اصل اصل کانی جویای هر چه هستی می دانک عین آنی خورشید رو نماید وز ذره رقص خواهد آن به که رقص آری دامن همی کشانی روزی کنار گیری ای ذره آفتابی سر بر برش نهاده این نکته را بدانی پیش آردت شرابی کای ذره درکش این را خوردی و محو گشتی در آفتاب جانی شد ذره آفتابی از خوردن شرابی در دولت تجلی از طعن لن ترانی ما میوه های خامیم در تاب آفتابت رقصی کنیم رقصی زیرا تو می پزانی احسنت ای پزیدن شاباش ای مزیدن از آفتاب جانی کو را نبود ثانی مخدوم شمس دینم شاهنشهی ز تبریز تسلیم توست جان ها ای جان و دل تو دانی مولانا بلخی