کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری

    داوود روزگاری با نغمه زبوری

    یا مصر پرنباتی یا یوسف حیاتی

    یعقوب را نپرسی چونی از این صبوری

    بازآمد آن قیامت با فتنه و ملامت

    گفتم که آفتابی یا نور نور نوری

    ای آسمان برین دم گردان و بی‌قراری

    وی خاک هم در این غم خاموش و در حضوری

    ای دلبر پریرین وی فتنه تو شیرین

    دل نام تو نگوید از غایت غیوری

    خورشید چون برآید خود را چرا نماید

    با آفتاب رویت از جاهلی و کوری

    بازآمد آن سلیمان بر تخت پادشاهی

    جان را نثار او کن آخر نه کم ز موری

    در پرده چون نشستی رسوا چرا نگشتی

    این نیست از ستیری این نیست از ستوری

    تره فروش کویش این عقل را نگیرد

    تو بر سرش نهادی بنگر چه دور دوری

    بازآمده‌ست بازی صیاد هر نیازی

    ای بوم اگر نه شومی از وی چرا نفوری

    بازآمد آن تجلی از بارگاه اعلا

    ای روح نعره می زن موسی و کوه طوری

    بازآمدی به خانه‌ای قبله زمانه

    والله صلاح دینی پیوسته در ظهوری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha