کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اندر مصاف ما را در پیش رو سپر نی

    و اندر سماع ما را از نای و دف خبر نی

    ما خود فنای عشقش ما خاک پای عشقش

    عشقیم توی بر تو عشقیم کل دگر نی

    خود را چو درنوردیم ما جمله عشق گردیم

    سرمه چو سوده گردد جز مایه نظر نی

    هر جسم کو عرض شد جان و دل غرض شد

    بگداز کز مرض‌ها ز افسردگی بتر نی

    از حرص آن گدازش وز عشق آن نوازش

    باری جگر درونم خون شد مرا جگر نی

    صدپاره شد دل من و آواره شد دل من

    امروز اگر بجویی در من ز دل اثر نی

    در قرص مه نگه کن هر روز می‌گدازد

    تا در محاق گویی کاندر فلک قمر نی

    لاغرتری آن مه از قرب شمس باشد

    در بعد زفت باشد لیکن چنان هنر نی

    شاها ز بهر جان‌ها زهره فرست مطرب

    کفو سماع جان‌ها این نای و دف تر نی

    نی نی که زهره چه بود چون شمس عاجز آمد

    درخورد این حراره در هیچ چنگ و خور نی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha