کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کجا باشد دورویان را میان عاشقان جایی

    که با صد رو طمع دارد ز روز عشق فردایی

    طمع دارند و نبودشان که شاه جان کند ردشان

    ز آهن سازد او سدشان چو ذوالقرنین آسایی

    دورویی با چنان رویی پلیدی در چنان جویی

    چه گنجد پیش صدیقان نفاقی کارفرمایی

    که بیخ بیشه جان را همه رگ‌های شیران را

    بداند یک به یک آن را بدیده نورافزایی

    بداند عاقبت‌ها را فرستد راتبت‌ها را

    ببخشد عافیت‌ها را به هر صدیق و یکتایی

    براندازد نقابی را نماید آفتابی را

    دهد نوری خدایی را کند او تازه انشایی

    اگر این شه دورو باشد نه آتش خلق و خو باشد

    برای جست و جو باشد ز فکر نفس کژپایی

    دورویی او است بی‌کینه ازیرا او است آیینه

    ز عکس تو در آن سینه نماید کین و بدرایی

    مزن پهلو به آن نوری که مانی تا ابد کوری

    تو با شیران مکن زوری که روباهی به سودایی

    که با شیران مری کردن سگان را بشکند گردن

    نه مکری ماند و نی فن و نه دورویی نه صدتایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha