کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به جان تو پس گردن نخاری

    نگویی می‌روم عذری نیاری

    بسازی با دو سه مسکین بی‌دل

    اگر چه بی‌دلان بسیار داری

    نگویی کار دارم در پی کار

    چه باشی بسته تو خاوندگاری

    تو گویی می‌روم رنجور دارم

    نه رنجوران ما را می‌گذاری

    ز ما رنجورتر آخر کی باشد

    که در چشمت نیاییم از نزاری

    خوری سوگند که فردا بیایم

    چه دامن گیردت سوگند خواری

    تو با سوگند کاری پخته‌ای سر

    که بر اسرار پنهانی سواری

    تو ماهی ما شبیم از ما بمگریز

    که بی‌مه شب بود دلگیر و تاری

    تو آبی ما مثال کشت تشنه

    مگرد از ما که آب خوشگواری

    بپاش ای جان درویشان صادق

    چه باشد گر چنین تخمی بکاری

    چه درویشان که هر یک گنج ملکند

    که شاهان راست ز ایشان شرمساری

    به تو درویش و با غیر تو سلطان

    ز تو دارند تاج شهریاری

    که مه درویش باشد پیش خورشید

    کند بر اختران مه شهسواری

    منم نای تو معذورم در این بانگ

    که بر من هر دمی دم می‌گماری

    همه دم‌های این عالم شمرده‌ست

    تو ای دم چه دمی که بی‌شماری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha