کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با من ای عشق امتحان‌ها می‌کنی

    واقفی بر عجزم اما می‌کنی

    ترجمان سر دشمن می‌شوی

    ظن کژ را در دلش جا می‌کنی

    هم تو اندر بیشه آتش می‌زنی

    هم شکایت را تو پیدا می‌کنی

    تا گمان آید که بر تو ظلم رفت

    چون ضعیفان شور و شکوی می‌کنی

    آفتابی ظلم بر تو کی کند

    هر چه می‌خواهی ز بالامی کنی

    می‌کنی ما را حسود همدگر

    جنگ ما را خوش تماشا می‌کنی

    عارفان را نقد شربت می‌دهی

    زاهدان را مست فردا می‌کنی

    مرغ مرگ اندیش را غم می‌دهی

    بلبلان را مست و گویا می‌کنی

    زاغ را مشتاق سرگین می‌کنی

    طوطی خود را شکرخا می‌کنی

    آن یکی را می‌کشی در کان و کوه

    وین دگر را رو به دریا می‌کنی

    از ره محنت به دولت می‌کشی

    یا جزای زلت ما می‌کنی

    اندر این دریا همه سود است و داد

    جمله احسان و مواسا می‌کنی

    این سر نکته است پایانش تو گوی

    گر چه ما را بی‌سر و پا می‌کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha