کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به مبارکی و شادی بستان ز عشق جامی

    که ندا کند شرابش که کجاست تلخکامی

    چه بود حیات بی‌او هوسی و چارمیخی

    چه بود به پیش او جان دغلی کمین غلامی

    قدحی دو چون بخوردی خوش و شیرگیر گردی

    به دماغ تو فرستد شه و شیر ما پیامی

    خنک آن دلی که در وی بنهاد بخت تختی

    خنک آن سری که در وی می ما نهاد کامی

    ز سلام پادشاهان به خدا ملول گردد

    چو شنید نیکبختی ز تو سرسری سلامی

    به میان دلق مستی به قمارخانه جان

    بر خلق نام او بد سوی عرش نیک نامی

    خنک آن دمی که مالد کف شاه پر و بالش

    که سپیدباز مایی به چنین گزیده دامی

    ز شراب خوش بخورش نه شکوفه و نه شورش

    نه به دوستان نیازی نه ز دشمن انتقامی

    همه خلق در کشاکش تو خراب و مست و دلخوش

    همه را نظاره می‌کن هله از کنار بامی

    ز تو یک سؤال دارم بکنم دگر نگویم

    ز چه گشت زر پخته دل و جان ما ز خامی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha