به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای دریغا در این خانه دمی بگشودی
مونس خویش بدیدی دل هر موجودی
چشم یعقوب به دیدار پسر شاد شدی
ساقی وصل شراب صمدی پیمودی
رو نمودی که منم شاهد تو باک مدار
از زیان هیچ میندیش چو دیدی سودی
هیچ کس رشک نبردی که فلان دست ببرد
هر کسی در چمن روح به کام آسودی
نیست روزی که سپاه شبش آرد غارت
نیست دینار و درم یا هوس معدودی
حاجتت نیست که یاد طرب کهنه کنی
کی بود در خضر خلد غم امرودی
صد هزاران گره جمع شده بر دل ما
از نصیب کرمش آب شدی بگشودی
صورت حشو خیالات ره ما بستند
تیغ خورشید رخش خفیه شده در خودی
طالب جمله وی است و لقبش مطلوبی
عابد جمله وی است و لقبش معبودی
خادم و مؤذن این مسجد تن جان شماست
ساجدی گشته نهان در صفت مسجودی
ای ایازت دل و جان شمس حق تبریزی
نیست در هر دو جهان چون تو شه محمودی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.