کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تیغ را گر تو چو خورشید دمی رنده زنی

    بر سر و سبلت این خنده زنان خنده زنی

    ژنده پوشیدی و جامه ملکی برکندی

    پاره پاره دل ما را تو بر آن ژنده زنی

    هر کی بندی است از این آب و از این گل برهد

    گر تو یک بند از آن طره بر این بنده زنی

    ساقیا عقل کجا ماند یا شرم و ادب

    زان می لعل چو بر مردم شرمنده زنی

    ماه فربه شود آن سان که نگنجد در چرخ

    گر تو تابی ز رخت بر مه تابنده زنی

    ماه می‌گوید با زهره که گر مست شوی

    ز آنچ من مست شدم ضرب پراکنده زنی

    ماه تا ماهی از این ساقی جان سرمستند

    نقد بستان تو چرا لاف ز آینده زنی

    خیز کامروز همایون و خوش و فرخنده‌ست

    خاصه که چشم بر آن چهره فرخنده زنی

    سر باز از کله و پاش از این کنده غمی است

    برهد پاش اگر تیشه بر این کنده زنی

    هله ای باز کله بازده و پر بگشا

    وقت آن شد که بر آن دولت پاینده زنی

    همچو منصور تو بر دار کن این ناطقه را

    چو زنان چند بر این پنبه و پاغنده زنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha