به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر یار لطیف و باوفایی
ور از دل و جان از آن مایی
خواهم که در این میان درآیی
ای ماه بگو که کی برآیی
چون صورت جان لطیف کاری
از حلقه چرا تو برکناری
وز یارک خود دریغ داری
برخیز که ما و تو چو جانیم
وز رازک همدگر بدانیم
آخر نه من و تو یارکانیم
دریاب که بر در خداییم
آخر بنگر که ما کجاییم
تا رقص کنان ز در درآییم
ای جان و جهان چرا چنینی
چون یارک خویش را نبینی
در گوشه روی ترش نشینی
چونی تو و آن دل لطیفت
و آن صورت و قامت ظریفت
خواهم که شوم شبی حریفت
در جمله عالم الهی
وز دامن ماه تا به ماهی
آن شد که تو گویی و بخواهی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.