کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خوشا عیشی که باشد ای خوشا نظاره‌ای

    چون به اصل اصل خویش آید چنین هر پاره‌ای

    هر طرف آید به دستش بی‌صراحی باده‌ای

    هر طرف آید به چشمش دلبری عیاره‌ای

    دلبری که سنگ خارا گر ز لعلش بو برد

    جان پذیرد سنگ خارا تا شود هشیاره‌ای

    باده دزدید از لبان دلبر من یک صفت

    لاجرم در عشق آن لب جان شده میخواره‌ای

    صبحدم بر راه دیری راهبم همراه شد

    دیدمش هم درد خویش و دیدمش هم کاره‌ای

    یک صراحی پیشم آورد آن حریف نیک خو

    گشت جانم زان صراحی بیخودی خماره‌ای

    در میان بیخودی تبریز شمس الدین نمود

    از پی بیچارگان سوی وصالش چاره‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha