کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در عشق کجا باشد مانند تو عشقینی

    شاهان ز هوای تو در خرقه دلقینی

    بر خوان تو استاده هر گوشه سلیمانی

    وز غایت مستی تو همکاسه مسکینی

    بس جان گزین بوده سلطان یقین بوده

    سردفتر دین بوده از عشق تو بی‌دینی

    کو گوهر جان بودن کو حرف بپیمودن

    کو سینه ره بینی کو دیده شه بینی

    هر مست میت خورده دو دست برآورده

    کاین عشق فزون بادا وز هر طرف آمینی

    گویند بخوان یاسین تا عشق شود تسکین

    جانی که به لب آمد چه سود ز یاسینی

    آن دلشده خاکی کز عشق زمین بوسد

    در دولت تو بنهد بر پشت فلک زینی

    آوه خنک آن دل را کو لازم آن جان شد

    گه باده جان گیرد گه طره مشکینی

    هرگز نکند ما را عالم به جوال اندر

    کز شمس حق تبریز پر کردم خرجینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha